امروز  شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
بی بهانه باید سفرکرد
۱۳۹۴/۰۶/۰۹ تعداد بازدید: ۲۴۴۱
print

بی بهانه باید سفرکرد

 بی بهانه باید سفرکرد

 بی بهانه باید سفرکرد

گپ و گفتی با «آزاده مهدی زاده»؛ بازیگری که زیاد سفر می­کند

 

مینا چوپانی
شاید بسیاری از فعّالان رشته‌های هنری برای مردم شناخته شده نباشند، امّا آن دسته از هنرمندانی که در مقابل دوربین نقش ایفا می­کنند از این قاعده مستثنی هستند و به همین خاطر حضورشان در مکان‌های عمومی قابل توجّه است. با این مقدّمه می­خواهیم گپ و گفتی با « آزاده مهدی زاده»، بازیگر خوش آتیه کشورمان داشته باشیم که چند روزی مهمان هتل «قصر الماس» بود.
«آزاده مهدی زاده» متولّد هشتم آذر 63 است که به مناسبت سالروز تولّدش، به مشهد مقدّس سفر کرده است. او مدرک کارشناسی خود را در رشته « ادبیّات نمایشی» گرفته است. «آزاده مهدی زاده» پیشه بازیگری را با نخستین کار جدّی خود، سریال پرمخاطب « نرگس» کلید زد و در سریال « فاصله­ها» به خوبی از پس نقش خود برآمد. او طی هشت سال گذشته پلّه­های ترّقی را پیموده و از کار در تلویزیون به سینما راه یافته است. او در سال 90 چند فیلم سینمایی  بازی کرده که متأسّفانه این فیلم‌ها در ترافیک اکران تاکنون فرصت نمایش نیافته‌اند. از جمله این فیلم‌ها می‌توان به « دوازده صندلی» کاری از اسماعیل براری، «محرمانه تهران» ساخته  مهدی فیوضی و « سپید و سیاه» ساخته قاسم جعفری اشاره کرد.
«آزاده مهدی زاده» در کنار کارهای جدّی در عرصه سینما و تلویزیون، به کار طنز هم پرداخته و  با « مهران مدیری» در قهوه تلخ همکاری کرده است.
اصولاً زیاد سفر می­روید؟
من زیاد سفر می­روم، امّا 12 سالی بود که به مشهد نیامده بودم. در بچّگی زیاد به مشهد می­آمدیم.
بیشتر به کجاها می­روید؟
جای خاصّی نیست. هر وقت اراده کنم به سفر می­روم. مثلاّ آمدن من به مشهد همین طور بود. با خودم فکر کردم کجا بروم که به آرامش برسم، تصمیم گرفتم که به مشهد بیایم.
پس شما راحت سفر می­کنید. بار سفرهایت سنگین است یا سبک؟
سنگین.
به نظر شما لوازم ضروری سفر چه می­تواند باشد؟
لباس­هایم. فکر کنم برای همه دختر خانم­ها این طور باشد. البتّه کتاب و وسایلی که تنهایی‌ام را پر کند هم برایم مهم است.
سفرهایتان زیاد طول می­کشد؟
بستگی دارد. اگر سفر کاری باشد، باید تا زمان مقرّر در آن‌جا بمانیم. در غیر این صورت تا هر زمان که حال و هوایم اجازه بدهد، می­مانم. در سال گذشته مثل چنین روزی برادرم را از دست دادم، واقعه­ به شدّت ناراحت کننده­ ای بود، به خصوص که سه روز پس از تولّدم این اتّفاق افتاد. تقریباً در همان زمان متوجّه شدم که به طور اتّفاقی ویزای امریکا دارم و همین طور دوستانی خوب در آن‌جا. بنابراین به مدت چهار ماه به امریکا رفتم.
خاطره انگیزترین و ماندگارترین سفرتان به کجا بوده است؟
اگر شما به حساب شعار و ریا نگذارید، سفر به کربلا بوده است. من تا به حال دو سفر به کربلا داشتم که درآن‌جا حال و هوای خاصّی را تجربه کردم؛ هر دو سفر بی­نظیر بود.
دورترین سفر و نزدیکترین سفر به نظر شما کجا می­تواند باشد؟
چه سؤال سختی! من هر وقت حال و هوای خوبی نداشته باشم به دورترین نقطه می‌روم یا سفری مثل کربلا را انتخاب می­کنم.
در سفر مقصد برایتان مهم است یا مسیر؟
مسیر هم برایم مهم است.
کدام شیوه را برای رسیدن به مقصد می­پسندید؟
اهل قطار و اتوبوس و ماشین نیستم؛ بیشتر با هواپیما می­روم؛ زیاد حوصله راه­های طولانی را ندارم؛ البتّه اگر خانوادگی قصد سفر با ماشین را داشته باشیم، با بقیّه همراه می­شوم.
آیا با ذهنتان سفر کرده‌اید؟
بله. خیلی­ها این کار را می­کنند.
از تجربه‌تان بگویید؟
برایم پیش آمده با دیدن یک تصویر به آن‌جا سفر کرده باشم، امّا نه سفری تفریحی، بلکه زیارتی و روحانی بوده است.
چه جور اقامتگاهی برای سفر انتخاب می­کنید؟
عموماً به هتل می­روم. چون تنهایی سفر می­کنم به هتل اطمینان بیشتری دارم.
از دید یک هنرمند، یک اقامتگاه باید دارای چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟
یک هتل باید از لحاظ طرّاحی فضا زیبا و دل نشین باشد، مثل هتل قصر. البتّه در کنار این امر احترام هم بسیار مهم است. رفتار کارکنان یک هتل در خارج از کشور آن‌قدر در نظرم زننده بود که چمدان باز نکرده از هتل خارج شدم.
با توجه به اینکه شما در میان مردم شناخته شده‌اید، سفر کردن برایتان چطور است؟
هم شیرین است هم سخت. مثلاً وقت صبحانه خوردن یکی، دو نفر جلو می­آیند و کم کم جمعی ایجاد می­شود، قدری سخت است، امّا من زیاد خودم را اذیّت نمی­کنم. در حرم هر فردی دلش می­شکند و می­خواهد با خدایش راز و نیاز کند و چون بقیّه تو را می­شناسند، جلو می­آیند و از تو سؤال­های عجیب می­پرسند: «چرا گریه می­کنی؟ مشکلی داری»؟! برای همین درونی تر راز و نیاز می­کنم.
تا به حال چند سفر کاری را تجربه کرده‌اید؟
دو بار به اصفهان رفته‌ام و همین طور به کرمان، کردستان و ارمنستان.
کدام یک سخت‌تر بود؟
ارمنستان، چون خیلی سرد بود، بیش از حدّ تصوّرتان. زمان محدودی داشتیم و باید تا قبل عید  فیلمبرداری را تمام می­کردیم.
با توجه به فعّالیت بازیگری‌تان، سفرکاری با سایر سفرها چه تفاوتی دارد؟
در سفر کاری تمام وقت در اختیار گروه هستیم و باید با گروه هماهنگ باشیم. وقتی دوستان از دور می­شنیدند به ارمنستان رفتم، همه غبطه می­خوردند، امّا در واقع طی ده روز اقامت در ارمنستان از پنج صبح تا دیر وقت مشغول کار بودیم و اصلاً‌  فرصتی برای دیدن ارمنستان نداشتیم. ما باید در یک زمان مقرّر کار را تمام کنیم، به خصوص که آن زمان نزدیک عید بود و باید زود برمی­گشتیم. اگر به شهر زیارتی سفر کنیم تنها اجازه زیارت خواهیم داشت، در غیر این صورت تمام وقت در اختیار گروه خواهیم بود.
از میان انواع سفرهای کاری، گردشی و تفریحی یا زیارتی کدام برایتان جذّاب تر است؟
به نظر من سفرهای زیارتی دل چسب ترند.
در پایان از حال و هوای سفرتان به مشهد بگویید؟

 

آخرین باری که به مشهد آمدم، برادرم که فوت شده نیز همراهم بود؛ به همین دلیل در این سفر حال و هوای عجیبی داشتم، به خصوص امروز که سالروز درگذشت او هم بود. امروز در آخرین احترامم به امام رضا (ع) – در زیارتگاه‌ها هیچ گاه خداحافظی نمی­کنم- احساس متفاوت و عجیبی را تجربه کردم.

نظرات

 نام:
 *نظر: