امروز  جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
سرود آسمانی دیوارها
۱۳۹۵/۱۰/۱۱ تعداد بازدید: ۲۵۵۳۹
print

سرود آسمانی دیوارها
سرود آسمانی دیوارها
سیندخت آزما
 
نام سیستان با قصّه­ها و اسطوره­ها گره خورده است. هر چند سیستان امروزی ما بخش کوچکی از این اقلیم است، امّا باز هم از بناهای دیرین بهره­ها دارد. در این مجال به زیارت کرکویه می‏رویم؛ آتشکده­ای که با مرز افغانستان کنونی و بخش وسیع­تر سیستان و زاولستان باستانی فاصلة چندانی ندارد. در 25 کیلوتری جادّة زابل به دوست محمّدخان و در روستای کرکو، بقایای دیواری با مصالح آجر ساسانی به ابعاد  70در50  بر جای مانده است. آتشکدة کرکو چهارمین معبد مهمّ دین زرتشت در دورة ساسانی بوده که دستور ساختش توسّط کرتیر، موبد قدرتمند آن دوران صادر شده است. بقایای این آتشکده درتاریخ 15 دی ماه 1310 به شمارة 119 در فهرست آثار ملّی کشور به ثبت رسید. اطراف آن ساختمانی از دورة قاجار هم دیده می‏شود، امّا همین آتشکده که حالا خاموش است، خود حکایت­ها دارد.
طبق روایت ابوالمؤیّد بلخی داستان ساخت آتشکده از این قرار است که افراسیاب از دست کیخسرو می‏گریزد و برای پناه خواستن از رستم به سیستان می­رود. در بُن کوهی آذوقه­ای می‏یابد و با جادو اطراف خود را تاریک می‏سازد. وقتی کیخسرو در پی او به این جایگاه که اکنون آتشگاه کرکوی است و معبد گرشاسب بود، می‌رسد، در تاریکی نمی­تواند او را بیابد و در همان مکان روی به خدا می­کند و از او کمک می‏خواهد و ایزد تعالی آن­جا روشنی پدید می­آورد. کیخسرو به کمک این روشنی به افراسیاب حمله می‏کند و باز او را آواره می‏کند. کیخسرو به سبب این لطف خداوند آتشگاه کرکویه را ساخت:
«فرخت بادا روش(افروخته بادا روشنایی)
خنیده گرشاسب هوش(تابنده بادا هوش گرشاسب)
همی برست از جوش
نوش کن می، نوش
دوست بد اکوش(یار در آغوش گیر)
به آفرین نهاده گوش( به نیکی و آفرین گوش بدار)
همیشه نیکی کوش
دی گذشت و دوش
شاها خدایگانا، به آفرین شاهی»
امّا یادکردهای دیگری نیز از این بنا شده است؛ مانند حکایت یاقوت حموی در قرن هفتم هجری قمری: «...درشمال زرنگ آتشگاهی برپاست که نزد زرتشتیان محترم و مقدّس بود و در نزد مردمش چنین مشهور بود که رستم گنبد آتشکده را ساخته است». این آتشکده مورد توجّه مستشرقان غربی هم قرار گرفته است. از نظر پرسی سایکس (1899 میلادی) این اثر پایتخت و معبد کیانیان بوده است.
چنین که از شواهد بر می‏آید، فروغ آتش آن که بسیار برای زرتشتیان از جایگاه ویژه­ای برخوردار بوده، پس از حمله مغول برای همیشه خاموش شده است و اینک تنها دیواری از آن بر جای مانده که صبح تا شام به تنهایی به ذکر مشغول است. 
نظرات

 نام:
 *نظر: