پایانه  の有名建築家を  در کشور چین

اشتباه نکنید. این تصویر مربوط به صف عابر بانک پس از واریز یارانه نیست. به دو دلیل؛ دلیل اول این‌که ملت حاضر در صحنه از هموطنان چینی‌مان هستند!  و دلیل دوم این‌که... در چین اصلاً یارانه نمی‌دهند!

آفرین! درست حدس زدید. این عکس مربوط یه یک پایانه مسافربری شلوغ در چین است!  خلاصه که ﺧﺪا ﺑﺮﻛﺖ ﺑﺪهد، ﺩاﺭند ﻣﻨﻔﺠﺮ می¬شوند! 

خدا از این چینی‌ها نگذرد، هر چه جنس بنجل و به درد نخور دارند، می‌اندازند به ما. آن‌وقت خودشان از این اتوبوس‌های پیشرفته بدون در سوار می‌شوند و کلی در وقت صرفه جویی می‌کنند!

ملاحظه می‌فرمایید! حالا شما هی هر روز صبح بروید توی صف بایستید تا نوبتتان شود و از در اتوبوس سوار شوید، کلی هم احساس متمدن بودن و شهروند خفن بودن بهتان دست دهد!  

همان‌طور که در این تصویر مشاهده می‌فرمایید، کودکان چینی نیز مانند اتوبوس و سایر وسایل چینی، غیر استاندارد و قلابی هستند و به راحتی از لابه لای میله‌ها رد می‌شوند! به هر حال طبیعی است، کمیت که بالا برود کیفیت می‌آید پایین! خلاصه حواستان باشد اگر خواستید از پرورشگاه بچه بیاورید، چینی‌اش را نیاورید و اگر آوردید با خودتان  به ترمینال نبرید!

البته به نظر می‌رسد احتمالا این تصاویر مربوط به زمان خاص یا مراسم یا جشنی بوده که این‌طوری تبدیل به سوژه‌ای برای ما شده  و الا که این چینی‌های زبلی که ما می‌شناسیم، اگر می‌خواستند در حالت عادی این طوری زندگی کنند  تبدیل به دومین قدرت اقتصادی و دومین ارتش‌ قدرتمند جهان نمی‌شدند. ضمن این‌که سردبیر نفهمد، بین خودمان بماند اسم پایانه را هم الکی از خودم نوشتم. نمی‌دانستم اسمش چیست!

بندر دووِر، انگلیس  (port of dover ferry terminal)

این بندر در منطقه دوور واقع شده و یکی از بزرگترین بندرهای مسافربری اروپا با توجه به جا به جایی سالانه 16 میلیون مسافر، 2.1 میلیون کامیون و 2.8 میلیون خودرو و موتورسیکلت محسوب می‌شود. دوور عنوان پر رفت و آمد ترین بندر مسافربری جهان را از آن خود می داند. طبق شایعات از مطرح‌ترین شخصیت‌های تاریخی این منطقه می‌توان به فامیل دوور اشاره کرد!

از نکات قابل توجه این بندر این است که علی رغم قرار داشتن در جنوب انگلیس، آب و هوایش مثل شمال بوده و بسیار سرسبز است!

در تأیید ادعایمان، این  تصویر که می‌بینید مربوط تپه‌ای است در منطقه دوور که بیشتر به درد گرفتن عکس پس‌زمینه کامپیوتر می‌خورد تا زندگی! واقعاً حیف جای به این‌خوشگلی که این انگلیسی‌های جنس خراب و سوسول در آن زندگی‌می‌کنند! جنس‌خراب و انگلیسی‌بازی‌هایشان را که  حتما در جریان هستید. در مورد سوسول بودنشان هم کافی است کمی در عکس ریز شوید...واقعاً که! دریغ از یک‌ذره آشغال! یک سفر باید با خودمان ببریمشان شمال، یادشان دهیم نحوه زندگی و گشت و گذار در چنین مناطق زیبایی را!

این بندر به دو قسمت اسکله شرقی و اسکله غربی تقسیم شده است که چیزی در حدود یک کیلومتر از هم فاصله دارند. ضمن این‌که این بندر نزدیک‌ترین بندر به کشور فرانسه است و تنها 34 کیلومتر و چیزی در حدود 20 دقیقه با فرانسه فاصله دارد. 

پیشنهاد ما این است که اگر خواستید بروید فرانسه، بیایید از اینجا بروید. نزدیک‌تر است! اگر هم خواستید بروید انگلیس که برعکس عمل کنید. یعنی بروید به بندر کاله در فرانسه که نزدیکترین بندرگاه به دوور است و از آن‌جا بیایید انگلیس! البته یک راه میان‌بر هم این است که مثلا اگر خواستید بروید انگلیس، کلا از همان اول بروید انگلیس و کاری به فرانسه نداشته باشید!

این هم تصویری شبانه از شلوغ‌ترین بندر کشتی در جهان و دروازه ورود به کشور انگلستان که به نظر می‌رسد پول برق زیادی هم هر دوره برایش بیاید، آن‌هم به پوند نه ریال! خدا بهشان رحم کند!

فرودگاه و ایستگاه راه‌آهن لیون-سینت اگزوپری

فرودگاه لیون- سینت اگزوپری (Lyon-Saint Exupéry Airport)‏ یک فرودگاه همگانی مسافربری است که یک باند فرود آسفالت دارد و طول باند آن ۴۰۰۰ متر است. این فرودگاه در شهر لیون کشور فرانسه قرار دارد و در ارتفاع ۲۵۰ متری از سطح دریا واقع شده است. قابل توجه‌ترین مشخصه سنت‌اگزوپری دو قوس همگرای فولادی است که پرنده در حال پرواز را تداعی می‌کند.  

سانتیاگو کالاتراوا طراحی این ساختمان را بر عهده داشته و در آن، به خوبی از نور روز برای روشنایی فضای داخل استفاده کرده است. اگرچه یک قطار پر سرعت با فرودگاه در ارتباط است، اما رویای کالاتراوا برای مبدل کردن این منطقه به یک مرکز بین المللی با شکست مواجه شد.

این هم تصویری است از  یکی از نقاشی¬های سانتیاگو کالاتراوا که احتمالاً سر کلاس ریاضی‌ای، چیزی کشیده است؛ غافل از این‌که این نقاشی ممکن است تبدیل شود  به یکی از چشم‌نواز ترین فرودگاه‌های  حال حاضر جهان! البته احتمال این که سانتیاگو این نقاشی را سر کلاس ریاضی نکشیده باشد نیز وجود دارد! به هرحال قدر مسلم این نقاشی طرح  و جرقه اولیه فرودگاه لیون است!

این پروژه شامل دو بخش کلی است: ساختمان اصلی ایستگاه قطار و  سکوهای حرکت و راهروی ارتباطی بین ایستگاه قطار و فرودگاه مجاور که همان فرودگاه شهر لیون می باشد. خلاصه که اگر مسیرتان به این فرودگاه افتاد لازم نیست تاکسی دربست بگیرید و با قطار می‌توانید یک‌راست به مرکز شهر بروید.

جالب است بدانید وقتی در مورد تصور پرنده‌ ما قبل تاریخ فرودگاه لیون، از سانتیاگو کالاتراوا سؤال می شود، پاسخ می‌دهد: «من فقط یک معمار هستم. هنرمند یا شخصی به دنبال اختراع یا بدعت نیستم. ویکتور هوگو در زمان خود به نام“ گوژپشت نوتردام“، کلیسای جامع نوتردام پاریس را با یک هیولای ما قبل تاریخ مقایسه می‌کند. علی رغم این حقیقت که او دانش معماری خوبی داشته و یک نویسنده با هوش بوده است، از یک استعاره غیر قابل توقع برای توصیف کلیسای نوتردام استفاده می‌کند. صادقانه به دنبال استعاره‌ها نیستم و به پرنده هرگز فکر نکردم».  

او با تأکید بر این‌که مجسمه‌ها به عنوان نقطه‌ شروعی برای طراحی است، می‌گوید: اگر می‌توانید آن را غیر منطقی بنامید، اما می‌گویم مسیری برای دنبال کردن وجود ندارد. خواستم این ایستگاه شبیه قایقی در دریا باشد! 

تصدیق می‌فرمایید که جناب سانتیاگو گویا همه ما را سر کار گذاشته و احتمالاً  از اول می‌خواسته چیزی شبیه قایق طراحی کند، ولی از بد روزگار قایقش شبیه پرنده شده است! بعداً هم صدایش را در نیاورده و گفته پرنده طراحی کرده است!