امروز  سه شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳
گـنج راه شـاهی
۱۳۹۴/۰۶/۱۰ تعداد بازدید: ۶۱۸۶
print

گـنج راه شـاهی

گـنج راه شـاهی

 گـنج راه شـاهی

 

شیرینسیّدی
نخستین جاده بین المللی شناخته شده جهان، راه شاهی است با طول تقریبی 2700 کیلومتر؛ مسیری که کاروانهای قدیم آن را 19 روزه طی می‏کردند. ساخت این جادّه به فرمان داریوش بزرگ هخامنشی از سارد (پایتخت لیدی، غربیترین بخشهای ترکیه امروزی) آغاز شد و پس از اینکه پاسارگاد را به تخت جمشید، پایتخت هخامنشیان متّصل کرد، به شوش کشیده شد.
قسمت شرقی این شاهراه درون ایران بوده و از شوش به اکباتان و ریوپارت و قسمتهای شرقی امپراتوری می‏رفته است و ادامه آن بعدها به جادّه ابریشم معروف شد. وجودکاروانسراها، دروازه‏ها و پادگانها در این مسیر امنیّت و سلامت کامل به آن بخشیده بود و نمایندگان دربار و عوام با اطمینان خاطر در آن رفت وآمد می‏کردند. لوح‏های بسیاری در تخت جمشیدکشف شده که نمایانگر چگونگی مسافرت سفیران حکومتی و تعویض اسب آنها در طول مسیر است.
در مسیر راه شاهی و در ابتدای جادّه هگمتانه –استخر، که هگمتانه را از طریق پیچ و خمهای تاریک درّه، به کرمانشاه و سپس تخت جمشید فارس می‏رسانده و در دامنه کوهستان الوند به فاصله 5 کیلومتری جنوب غربی همدان کنونی، در دره مصفّای عبّاس آباد کتیبه‏ای باستانی قرار دارد که داریوش اوّل هخامنشی پس از اتمام کار سنگ نبشته‏های بیستون، دستور نقش آن را داده است. پس از او فرزندش، خشایار شاه نیز به پیروی از او کتیبهای در سمت راست و کمی پایین تر از سنگ نبشته پدر، بر جای گذارده است. ( حدود سال 500 ق.م) هر یک از کتیبهها به سه زبان، در سه ستون و 20 سطر بر روی صخرهای بزرگ حک شدهاند که در ستون سمت چپ، متن فارسی باستان، ستون وسط، عیلامی و ستون سمت راست کتیبهها به زبان بابلی است و هر سه به خطّ میخی مادی یا هخامنشی میباشند. اوّلین واژه ستونی که به فارسی باستانی حک شده، کلمه «بَغ» به معنی خداست.
سالها گمان بر این بود که این کتیبه‏ها راز مکتوب یک گنج پنهان است و به همین دلیل به آن گنجنامه می‏گفتند. نکتة جالب این است که واقعاً کلید گشایش رمزی بزرگ بود. خطّ میخی ایرانی بر اساس این کتیبه شناخته شد و سرانجام حدود 170 سال پیش و پس از تلاشهای بسیار راز سنگ نوشته‏ها آشکار شد. متن کتیبه داریوش از این قرار است:
«خدای بزرگ است اهورا مزدا که این سرزمین را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را برای مردم آفرید، که داریوش را شاه کرد، یگانه شاه از میان شاهان بسیار و یگانه فرمانروا از میان فرمانروایان بسیار، من (هستم) داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهای با ملّت های بسیار، شاه این سرزمین بزرگ دور دست پهناور، پسر ویشتاسب هخامنشی». (متن هر دو کتیبه یکی است، فقط در کتیبه خشایار شاه نام شاه تغییر کرده.)
این راه به جهت ختم به بابل، راه مقدّس هم محسوب شده و به همین علّت این مکان محلّ مناسبی بود تا شاهان هخامنشی با ایجاد سنگ نگاشته، مجد و عظمت خود و نیاکانشان را به رهگذران و آیندگان گوشزد نمایند و همچنین از این طریق پیامهای خود را به اطّلاع مردم برسانند.

 

درّة مصفّای عبّاس آباد که این کتیبه‏های باستانی آنجا قرار دارند، جایگاهی بسیار خوش آب و هواست با مناظری چشم نواز و آبشاری زیبا. استراحتگاهی مفرّح که حتماً در دورانی که هگمتانه پایتخت تابستانی هخامنشیان بود نیز بسیار مورد توجّه بوده است و از سویی به غرب و جنوب کشور و از سوی دیگر با مرکز بین النّهرین ارتباط داشته و از راههای پر رفت و آمد قلمداد می‏شد. به هر حال هگمتانه محلّی امن برای گنجهای هخامنشیان بود و داریوش سوم دستور داده بود تا در میانه شهر، قصری بزرگ به نام ساروق بسازند. در این کاخ سیصد مخفیگاه برای گنجینهها و داراییها برپا شد و برای آن هشت درآهنین ساختندکه همه دو اشکوبی (لتی) و بلندی هر اشکوب کمی کمتر از 12 متر بود؛ شهری که اسکندر آن را ویران کرد.

نظرات

 نام:
 *نظر: