امروز  سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
صد سلام، صد علیک، صاحبخونه، سلام علیک
۱۳۹۶/۱۱/۰۹ تعداد بازدید: ۲۵۰۲۷
print

صد سلام، صد علیک، صاحبخونه، سلام علیک

صد سلام، صد علیک، صاحبخونه، سلام علیک

 

 مقدّمه

برای ما مشهدی­ها اگر استان گلستان و جنگل و دریایش اوّلین مقصد گردشگری کودکی­مان نباشد، قطعاً یکی از اوّلین­ها بوده است. هنوز ده سالی از تقسیم استان مازندران و ظهور گلستان به مرکزیّت شهر گرگان نمی­گذرد و از این رو گلستان استان جوانی محسوب می­شود.


روستاهای در هم فرو رفته؛ شهرهای آشنا

 اگر چه غالب شهرهای کنونی این استان از بزرگ شدن روستاها به وجود آمده­اند و به نوعی «روستا شهر» محسوب می شوند، امّا منطقة گرگان پیشینه­ای چند هزار ساله دارد.

روستاهای استان گاه آن قدر به هم نزدیکند که با عبور از جادّه متوجّه پایان یکی و آغاز ورودتان به دیگری نمی شوید. این روستاها بیشتر در راستای رودها و جادّه­ها به شکل طولی و در کوهستان به صورت پلّکانی شکل گرفته اند. برای ما ساکنان گرم و خشک نشین، اقلیم سرسبز و جغرافیای جذّاب و دیدنی گلستان باعث شده تا تقریباً همة سفرهای ما به این استان، زمینی باشد. از این رو شهرهای مهمّ گلستان را همگی از حفظیم؛ آزادشهر، گرگان، گنبدکاووس، بندر ترکن، علی آباد کتول، مینو دشت، آق قلا، کردکوی، بندر گز و گالیکش معروف­ترین شهرهای گلستان هستند. در مجموع این استان دارای 26 شهر، 27 بخش و 60 دهستان است. در یک تقسیم بندی ساده شاید بتوان تمام فارسی زبانان، ترک­ها و سیستانی­ها را شیعه و ترکمن­ها، قزّاق و بلوچ را اهل تسنّن دانست.

اقوام گلِ گلستان

جمعیّت این استان در سال 90 بیش از یک میلیون و هفتصد هزار نفر بوده که حدود 51 درصد از آن­ها شهر نشین هستند. اقوام گلستان شامل ترکمنی، فارسی زبان سیستانی و بومی، ترک، بلوچ، مازندارنی و قزّاق است. مازندارانی­ها عموماً در روستاهای نیمة غربی استان ساکنند؛ آذری­ها در گنبدکاووس زندگی می­کنند؛ قزّاق­ها در گرگان و فارسی زبان های بومی و سیستانی اکثراً در مرکز و جنوب این استان سکنی گزیده­اند. امّا ترکمن­ها در بخش­های شرقی، مرکزی و شمالی استان زندگی می­کنند. عشایر این استان تابستان را به ارتفاعات خراسان شمالی می­روند و زمستان­ها در دشت­های گلستان به دامپروری مشغولند.


از «فیس» تا «ندی بدی»!

امروزه اکثر مردم گلستان به زبان فارسی سخن می­گویند. بخشی از استان کتولی صحبت می­کنند از جمله مردم علی آباد کتول. طبیعی است که در بخش غربی استان، یعنی شهرهای کردکوی و بندر گز زبان رایج، مازندرانی باشد.  امّا گنبدی­ها و بندر ترکمنی­ها ترکی سخن می­گویند.  با چند اصطلاح شیرین گلستانی آشنا شوید:

فیس: تکبّر

دَله: شکم پرست

اَرِی: بله

مار: نامادری

ندی بدی: ندید بدید


آداب و رسوم

نوروز خوانی

از آداب شیرین مردم گلستان نوروزخوانی است که از ابتدای اسفند قبل از فرا رسیدن عید، نو بهار را نوید می­دهد. نوروزخانان محلّی که غالباً دو نفر هستند با چوب­دستی و کوله­پشتی به درِ خانه­ها رفته و ضمن خواندن اشعاری در وصف بهار و نوروز از مردم مژدگانی می­گیرند. مردم که ورود نوروزخانان را به فال نیک گرفته­اند، دور آن­ها حلقه زده و بسته به توان مالی خود انعامی مثل قند، برنج، لباس، روسری و وجه نقد به آن­ها می­دهند.

نمونه­ای از اشعار نوروزخانان:

«صد سلام، صد علیک

صاحبخانه، سلام علیک

آمده تنه خدم، با عزّت و حرمت

 فردا روز قیامت، خدا بده رحمت»

چهارشنبه سوری

گلستانی­ها در آخرین چهارشنبة سال مانند دیگر مردم کشورمان با روشن کردن آتش و پریدن از روی آن این شب را جشن می­گیرند. آن­ها خرید کوزة  نو را موجب بیشتر شدن برکت در سال نو دانسته و کوزه­های آب نمک را از پشت بام انداخته و می­شکنند. دختران گلستانی با همراه داشتن یک آینه در کوچه­ها راه رفته و سخن اوّلین فردی را که از کنارشان عبور می­کند، در برآورده شدن آرزوهای خود تعبیر می­کنند. امّا پسرها در این شب با سر کردن چادر و همراه داشتن یک کاسة فلزی و قاشق، سر و صدا به پا کرده و  به در خانه­ها رفته و خوردنی می­خواهند. مردم به قاشق زنان، شیرینی، شکلات و قند می­دهند.

 

آق قوین

گوسفند سفید یا آق قویون جشن تولّد مردان ترکمنی است که به سنّ 63 سالگی رسیده باشند. آن­ها به پاس بزرگداشت 63 سال زندگی پیامبر، حضرت محمّد(ص) این تولّد را جشن می­گیرند. مردان ریش سفید ترکمن رسیدن به این سن را با پخت غذای محلّی چکدرمه میان دوستان و آشنایان و فامیل خود جشن می­گیرند. این مراسم بسته به وضع مالی متولّد(!) می­تواند با تهیّة یک آبگوشت مختصر یا با قربانی کردن یک یا چند برّة سفید و تقسیم آن بین مدعوین مفصّل برگزار شود. برگزاری مسابقة کشتی و اسب سواری نیز از حواشی این جشن است. جوایز این مسابقات پول نقد، پارچه یا پیراهن است.


نرم بلاغ

یکی از آداب پسندیدة مردم گرگان باز کردن روزه در ماه رمضان با آب داغ است که به آن نرم بلاغ گفته می­شود؛ زیرا معتقدند آب گرم معدة خشک و حنجره را برای خوردن غذا آماده می­کند.


افطار 50 سالگی

در میان کتول­های گلستان رسم است هر که در ماه رمضان به سنّ پنجاه سالگی برسد، افطاری می­دهد.


رقص خنجر

امّا شاید منحصر به فردترین رسم گلستانی­ها رقص خنجر با حرکات متهوّرانة جوانان ترکمن با لباس­های سنّتی باشد که دست در گردن هم حلقه زده و یکی از آن­ها که شمشیردار است در میان حلقه قرار می­گیرد و ذکر خوانی انجام می­شود.  این رقص هیجان انگیز آن­قدر ادامه می­یابد تا یکی از رقصنده­ها از شدّت التهاب غش کند یا بیفتد! در این لحظه شمشیردار در گوشش غزلیاتی می­خواند تا به هوش آید.

 

نظرات

 نام:
 *نظر: