امروز  یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
قصّـه هـای شیرین دریـا
۱۳۹۴/۰۵/۲۸ تعداد بازدید: ۱۷۷۶
print

قصّـه هـای شیرین دریـا

                                        قصّـه هـای شیرین دریـا
شیرین سیّدی
دریای کرانه ناپدید اگر برای ما سرشار از هیجان و لذّت است، در عهد باستان بسیار خوف انگیز بوده است. قصّه های سندباد یا سفرهای مارکوپولو اگر برای ما شیرین است، برای مردم قدیم حاوی شگفتی های جهانی بود که هیچ گاه نمی توانستند آن را به تمامی ببینند. امّا بودند کسانی که به طمع کشورگشایی، بازرگانی و یا شوق دیدن ناشناخته ها دل به دریا می زدند. سواحل هرمزگان از دیرباز جزء بهترین بندرگاه های ایران بوده است. یافته های باستان شناسی از دریانوردی در خلیج فارس، در قرن هفتم پیش از میلاد روایت می کند. همین طور می دانیم که داریوش هخامنشی از مسیر بندرعبّاس اقیانوس هند و دریای سرخ را کشف کرد. اسکندر مقدونی هم از این مسیر استفاده کرد تا به چین و هند دست یابد. یکی از راه های ورود اسلام نیز همین آب ها بود، امّا با شروع عصر استعمار توسّط کشورهای اروپایی و رقابت تجاری آن ها، جزایر استراتژیک جنوب ایران اهمیّت ویژه ای یافت.
بندر گمبرون، قریة کوچکی بود در کنار تنگة هرمز و حدود دو فرسخ با جزیرة هرمز فاصله داشت. مارکوپولو که در قرن هفتم هجری از دریای عمّان و خلیج فارس عبور کرده، دربارة این بندر چنین نوشته است: «دشت هرمز و رودخانة میناب منطقه ای سرسبز و سرشار از میوه های متنوّع است و محلّ داد وستد بازرگانان خلیج فارس و کیش این جاست. صادرات عمدة هرمز و کیش به هندوستان در مقابل کالاهای هندی، اسب است». هرچند از نظر این تاجر ونیزی، کشتی سازی ایرانی ها به سبب قیر اندود نکردن کشتی ها از اشکال خالی نیست، امّا این منطقه مملو از ادویه و مروارید بوده است. بعد از این توصیفات پای پرتغالیها به جزیرة هرمز باز شد. آن ها به بندر کوچک گمبرون نیز دست یافتند و در سالهای اوّلیة سلطنت شاه عبّاس برای حفظ و حراست از کشتیهای جنگی، در آن جا قلعهای بنا کردند. در پناه این قلعه، 25 تا 30 کشتی کوچک مسلّح حاضر بود. شاه عبّاس پس از آرام کردن مرزهای شرقی و با همکاری کمپانی هند شرقی انگلستان درصدد باز پس گیری جنوب کشور از پرتغال برآمد و با پایمردی امام قلی خان به پیروزی رسید. سپس گمبرون را به نام خود، بندر عبّاس نامید.
این کشمکش ها سبب شده که رنگین کمانی از اقوام گوناگون در بندر سکنی گزینند؛ بلوچ و فارس و عرب تا آفریقایی و هندی ساکنان امروز این سرزمینند. هر کدام در دوره ای از تاریخ به این خاک آمده اند و امروز یک بندر نشین ایرانی هستند. عکس این روایت هم هست. شاید قصّة شیرازی هایی را که به زنگبار رفتند و نان سرزمین جدید، نمک گیرشان کرد، شنیده باشید. آن ها در این کشور آفریقایی ماندگار شدند؛ برای خود شیرازی دیگر به پا کردند و نوروز و واژگان پارسی را برای مردم آن خطّه به ارمغان بردند. دریا همین است؛ به اندازة وسعتش قصّه و افسانه دارد.

نظرات

 نام:
 *نظر: