امروز  دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
گرمابـة مهدی قلی بیگ، گلخن تاریــخ
۱۳۹۴/۰۵/۲۶ تعداد بازدید: ۲۶۰۲
print

گرمابـة مهدی قلی بیگ، گلخن تاریــخ

گرمابـة مهدی قلی بیگ، گلخن تاریــخ

 گرمابـة مهدی قلی بیگ، گلخن تاریــخ

 

 

حمّام های قدیم با مرگ جایِ بزرگانی چون امیر کبیر شدن، تاریخ ساز شده اند، امّا از این میان، آن گرمابه ها که هنوز برجای‏اند، خود راوی تاریخ روزگار مردم گذشته اند. تنها گرمابة تاریخی شهر مشهد نیز از این قاعده مستثنی نیست. حمّام مهدی قلی بیگ که چند سالی است به موزة مردم شناسی تبدیل شده، از چشم‏نوازترین بناهای تاریخی اطراف حرم امام رضا(ع) است. هرچند خواندن در مورد آن نمی تواند جای دیدنش را بگیرد، امّا به مصداق «وصف العیش نصف العیش» ادامة مطلب را بخوانید.

اینکه حمّام در گذشته چه جایگاهی داشته و آداب حمّام رفتن چه بوده را به بهترین وجه می توان در نصایح کیکاووس بن وشمگیر در باب شانزدهم قابوس نامه دید. او به پسرش چنین گفته: «گرمابه سخت جلیل است. شاید گفتن که تا حکیمان بناها ساختند، از گرمابه بهتر هیچ نساختند... و چون به گرمابه رَوی، اوّل به خانة سرد شو و یک زمان توّف کن؛ چندان که طبع از وی حظّی یابد. آنگه در خانة میانگی رو و آن جا یک زمان بنشین تا از آن نیز بهره یابی. چون گرما در تو اثر کرد، در خانة خلوت رو و آن جا سر بشوی... و چون از گرمابه بیرون آیی، موی سخت خشک باید کردن و آنگه بیرون رفتن که با موی تر به راه رفتن، نه کار محتشمان باشد. و همچنین با موی تر به سلام مردمان محتشم شرط نباشد رفتن. امّا در گرمابه، در آب خوردن پرهیز کن که سخت زیان دارد، مگر سخت محرور [حرارت دیده، داغ] باشد. آنگه روا باشد».

روی کار آمدن صفویان شیعه مذهب، اظهار ارادت به امام هشتم شیعیان را آسان تر از گذشته کرده بود. آستان امام رضا(ع) تبدیل به میعادگاه مسلمانان ایران شده بود. این امر هم شمار زائران شهر را افزایش داده بود و هم بر جمعیّت مجاورانش افزوده بود. خیّرین نام آشنا و غربیه به نوبة خود برای مردم امکانات رفاهی را فراهم می کردند. ساخت کاروان سرا، مدرسه و یا حمّام و وقف اموالی بر آن ها، چهرة شهر را دگرگون کرد.

سال 1257 خورشیدی در مشهد که حدود 57000 نفر جمعیّت داشت، 49 حمّام در محلّه های شهر بود؛ شغل 45 نفر حمّامی بود و 6 نفر تون تاب یا گلخن تاب بودند.

تاریخچه

حمّام مهدی قلی بیگ در سال 1027 هجری قمری (996شمسی) به دستور مهدی قلی بیگ، یکی از سرداران شاه عبّاس صفوی ساخته شد. هر چند وقت یک بار که به سبب رطوبت و گذشت زمان، نقّاشی های سقف کم رنگ میشد، یک لایه گچ و ساروج بر رویش می کشیدند و دوباره نقّاشی می کردند. با گذشت زمان و دخالت های غیراصولی، همچون افزودن یک قسمت زنانه به قسمت های قدیمی در سال 1350، حمّام دچار دگرگونی شد و چهرة اصلی خود را از دست داد. گرمابه تا سال 1367 شمسی دایر بود و از حدود سال 1369 به تدریج متروکه شد تا اینکه در سال 1378، عملیّات بازسازی آن آغاز گردید. فضاهایی چون سر در، هشتی ورودی، سربینه (رختکن)، میان در (هشتی ارتباطی بین دو فضای گرم خانه و سربینه)، خزینه، تون (گلخن یا آتش خانه) و چالحوض (استخر آب سرد) مورد مرمّت و بازسازی قرار گرفت و در نتیجة این امر، مساحت حمّام به 2000 متر مربع رسید. از امتیازات منحصر به فرد این حمّام وجود 13 لایة نقّاشی است که از دورة صفوی شروع و تا زمان قاجار ادامه داشته است. این بنا یکی از بزرگترین حمّام‏های ایران است که ساختاری بسیار زیبا از حمّام‏های قدیمی را به نمایش می‏گذارد.حمّام مهدی قلی بیگ پس از مرمّت به موزة مردم شناسی تغییر کاربری داد. این حمّام هم مانند بسیاری از ابنیة حرم، گرفتار معضل نام های گوناگون است و به علّت هم جواری با مقبرة امیر شاه ملک (که آن هم به اشتباه مسجد شاه خوانده می شود)، به «حمّام شاه» معروف شده، امّا نام اصلی آن همان مهدی قلی بیگ است.

 

مهدی قلی بیگ که بود؟

در یکی از وقف نامه هایی که از او باقی مانده، چنین معرّفی شده است: «سعادت مآثر حکومت پناه... مُقرّب الحضرت العلّیه العالیه الخاقانیه... العزّ والاقبال مهدی قلی بیگ میر آخورباشی خاصّة شریفه الواصل الی جوار رحمت ا... المنّان آقا علی خان جانی قربانی» که نشان می دهد او از اعقاب جانی قربانی ها بوده؛ یعنی از نوادگان امیر ارغون، والی عادلی که در میانة قرن هفتم هجری یکی از چهار حکمران و کارگزار امپراتوری مغول در فاصلة کشته شدن جلال الدّین خوارزمشاه تا فرمانروایی هلاکو خان در ایران بود. پس از درگذشت او هم، فرزندان و اعقابش تا چند قرن از عمده ترین امیران صاحب نفوذ خراسان بودند. امیر نوروز جانی قربانی نیز غازان خان مغول را به اسلام فراخواند. آن ها از قبیله ای مغول تبار بودند و بیگانه با اسلام، امّا طی چهار سده تا زمان مهدی قلی بیگ به قومی مسلمان و شیعه مذهب و با فرهنگ مبدّل شدند که امیری چون مهدی قلی را پرورانده است. او در زمان وقف، میر آخور شاه عبّاس اوّل صفوی بود؛ کسی که مسئول اصطبل و امور مربوط به ستور سلطنتی بود. او در سال 1011 .ق آبادی ای از بلوک تبادکان مشهد را وقف طلّاب و زوّار فقیر مشهد کرد. در سال 1027 هجری نیز حمّام معروفش را ساخت و در همان سال هم درگذشت. پیکرش را در حرم حضرت رضا (ع) به خاک سپردند، امّا از قبرجایش حالا اثری نیست.

 

وقف نامة حمّام

«واقف: مرحوم رضوان جایگاه، مهدی قلی بیگ، امیر آخورباشی، خاصّة شریفه طاب ثراها، به تاریخ شهر رجب المرجّب 1027. موقوفات: دکّاکین و حمّام، واقع در بازار سرسنگ و قنات جاری در ارض اقدس و دو قریه در بلوک مشهد مقدّس و یک قطعه باغ، واقع در کرج ساوج بلاغ من محال دارالخلافة طهران، که کُلّهم در یک وقفنامه نوشته شده است. مستغلّات: دکّاکین واقع در بازار سرسنگ مسمیّه به واقف... ایضاً حمّام جدید که واقف مذکور در بازار مزبور احداث کرده مشهور به حمّام مهدی قلی بیگ».

ـ  بازار و میدان سرسنگ که شاید هنوز هم قدیمی های مشهد آن را به خاطر داشته باشند، اوّلین میدان مشهد بوده است که حالا تخریب شده و فقط خیابان شهید اندرزگو یا همان خسروی نو است.

ـ آب انبار هم که احتمالاً با همین حمّام ساخته شده، چند سال پیش تخریب شد.

ـ دو قریه ای که در بلوک مشهد است، عبارتند از «گازرگاه» و «پس پشته» واقع در بلوک های تبادکان و درزاب مشهد.

ـ تمامی دکّان های مجاور حمّام را وقف امور خیر مربوط به آستانة رضوی و شهر مشهد کرده است.

ـ قناتی که برای حمّام احداث کرده بود با این شرط بود که مازاد آب آن را به مسجد گوهرشاد دهند و آنچه از مسجد اضافه ماند، صرف مزارع مشهد شود و تمامی درآمد حمّام را به مصرف امور خیریّهای که واقف معلوم کرده، برسانند.

وصف حمّام

اگر از سمت حرم و باب الجواد می آیید یا از سمت بازار فرش فروش ها در کوچة شهید اندرزگوی13، درست کنار مقبرة امیر شاه ملک، بنای قدیمی دیگری که در گودی ساخته شده، به چشم می خورد. پایین تر بودن بنا به این دلیل است که تجمّع آب ساده تر می شده و گرم کردن حمّام هم راحت تر بوده است. درِ بنا سمت حرم رضوی است. از نشانی وقف نامه می توان پی برد که این حمّام همان حمّام مهدی قلی بیگ است. محوّطة ورودی حمّام به وسیلة یک پلّه به هشتی کوچکی وصل می شود. با عبور از پنج پلّه به سربینه (رختکن) می رسیم. در نظر اوّل، نقّاشی های چشمگیر سقف میخکوبت می کند. این ها افکار و اسباب زندگی مردم قدیم همین کوچه و بازار هستند. قصّه ها و افسانه های قدیمی از جمله داستان هایی از شاهنامه مانند رزم شیرویه، تصویری از یک افسانة قدیمی که حالا فراموش شده به نام عوج بن عُنُق، پهلوان بلند قدی که حتّی آب طوفان نوح هم تا نیمة کمرش بوده و وقتی ماهی را روی دستش می گرفته، آن قدر به خورشید نزدیک می شده که با حرارت آن کباب می شده است. در این فضا هشت ستون سنگی به صورت هشت و نیم هشت زیر پوشش گنبدی قرار دارد. سقف گنبدها روزنه هایی دارد تا نور به درون بتابد. دورِ  بنا غرفه هایی است مخصوص نشستن که هم اندازه نیستند؛ چون هرکدام به یک طبقة اجتماعی اختصاص داشته است. غرفة شاه نشین که از همه بزرگ تر بوده، سمت راست درِ ورودی است. کف تمامی غرفه ها و ازارة (نیمة پایینی دیوار) تمام قسمت سربینه کاشی کاری شده اند. در میانة این قسمت، حوض کوچکی بوده که آب حمّام از آن هم می گذشته است.

دو راهروی کوچک یا میان در در دو سوی سربینه قرار دارد که به قسمت گرم خانه متّصل می شود. گرم خانه مکانی مربّع شکل دارای چهار ستون در وسط و سقفی گنبدی شکل است و غرفه هایش کم عمق تر از قسمت سربینه هستند. به علّت رطوبت، دیگر از نقّاشی خبری نسیت، امّا می توان مهندسی شگفت انگیز انتقال آب را در آن دید. آب که در خزینه با دیگ مسی بزرگی در کفه اش گرم می شده، به وسیلة تنبوشه (لوله های سفالی انتقال آب) که داخل دیوارها قرار داشته، ازسه طرف به داخل حوضچه هایی می ریخته است. شیاری نیز دور تا دور گرم خانه هست برای جریان آب و انتقال به فاضلاب. یک اتاقک هم در این بخش هست که خلوت خانه نام دارد و احتمالاً کسانی که بیماری پوستی داشته اند، در این قسمت به شستشو می پرداخته اند.

سمت چپ بخش دیگر حمّام در یک تالار بزرگ قرار دارد. سمت راست تالار، دقیقاً پشت خزینة گرم خانه، گلخن یا تون یا آتش خانة حمّام قرار دارد؛ اتاقی آجری که با چند پلّه به پایین می رود، هیزم ها در این جا آتش زده می شده تا آب خزینه گرم شود. این آتش در سوراخی که بر دیوار پشت گرم خانه ایجاد کرده بودند، روشن می شده و تونتاب مسئول روشن نگاه داشتن آن بوده است؛ کاری مشقّت بار و خطرناک. دودکشی هم بر دیوار بوده که دود حاصل از آتش را به بیرون منتقل می کرده است. فضای بیشتر تالار را چال حوض یا همان استخر آب سرد گرفته است و در آخر تالار، دالانی آن را به گرم خانه و سربینه متّصل می کند.

همان طور که گفته شد حمّام مهدی قلی بیگ حالا موزة مردم شناسی شده و در تمامی سکّوهای بخش سربینه و گرمخانه، اشیای قدیمی مانند  لباس های سنّتی، انواع سماورهای زغالی، قندیل، ظروف مختلف، آبخوری و سایر ابزار زندگی مردم قدیم به نمایش گذاشته شده و بر دیوار تالار استخر  هم عکس هایی از مشاغل سنّتی و عکس-های قدیمی حرم دیده می شود.

 

منابع:

کتاب های:

 سیمای تاریخی شهر مشهد

نفوس ارض اقدس

قابوس نامه

مجلّة خراسان پژوهی

 

و بازدید شخصی.

نظرات

 نام:
 *نظر: