امروز  دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دم عید
۱۳۹۵/۰۴/۲۰ تعداد بازدید: ۲۶۱۵۱
print

دم عید
 دم عید
حسن احمدی فرد
تصویرگر: مهیار چاره جوی
 
پلاس رو پهن می­کنم گوشه خشک حیاط و می­شینم برِ آفتاب. آفتاب گرمه. برفا دارن آب می­شن. از زیر برفای لب دیوار، آبا شرّه کردن روی سیمانای دیوار. از زمین بخار بلند می­شه. یه نسیم خنک می­یاد و تنم مور مور می­شه. مچاله می­شم توی خودم. یه بوی خوب تو هواست؛ مثل بوی دیوارای کاهگلی یا بوی درختای بارون خورده. خوشی می­افته به دلم؛ مثل وقتی که قراره یه مهمون مهربون بیاد خونه­مون و چند روز بمونه، یا وقتی که آقام خوشحاله و شیرینی می­گیره و می­یاره خونه.
خوابم می­گیره. دلم می­خواد سرم رو بذارم زمین و بخوابم. اگه بخوابم لابد ننه می­یاد و یه لحاف می­کشه روم. اون­ وقت من، زیر این آفتاب گرم، یه دلِ سیر می­خوابم و خواب بهار می­بینم؛ خواب درخت خونه که پر از برگای سبز شده و قمریا لا به لای برگاش گم می­شن؛ خواب حوض پر از آب که ماهیا توش بالا و پایین می­رن. چشمام سنگین می­شن و پلکام می­افتن روی هم. آفتاب گرمه، امّا باد سرد می­یاد. می­لرزم. کاش یکی می­اومد و دور تا دورم بخاری می­ذاشت. اون ­وقت باد که می­ اومد، هرم گرما می­خورد تو تنم. هرم گرما خوابم رو بیشتر می­کرد. می­خوابیدم و باز خواب می­دیدم و کیف می­کردم.
یه تیکّه برف می­افته روی زمین. چرتم پاره می­شه. سرم رو می­گیرم بالا. دو تا قمری اومدن و روی شاخة درخت نشستن. برفا از روی شاخه­ای که قمریا نشستن، ریخته پایین. شاخه­ های دیگه هنوز برف دارن. ­حتماً قمریا هم هوس کردن بشینن برِ آفتاب. چند دقیقه دیگه حتماً خوابشون می­گیره و سرشون مثل سر من می­افته پایین. شاید اونام خواب می­بینن بهار شده و دوباره همة درختا سبز شدن؛ یعنی باد سردی که گاهی می­یاد و رد می­شه، تن قمریا رو هم می­لرزونه؟ یعنی هیشکی نیست یه لحاف بیاره و روی قمریا بکشه؟ چشمام سنگین می­شه و سرم می­افته پایین.
یه تیکّه برف می­افته توی یقه­ م و می­ره پایین. استخونم از سرما تیر می­کشه. مثل جن دیده ­ها از خواب می­پرم. یعنی چی شده که برف درخت افتاده توی لباس من؟ دستم رو می­کنم توی لباسم تا تیکه برف رو پیدا کنم. برفه تمام پشتم رو خیس می کنه. سرما می­دوه توی تنم. سرمو می­گیرم بالا. آق داداش وایستاده بالای سرم و یه گولّه برف توی مشتشه. دو تا جعبه کاغذی دستشه و یه پلاستیک. می­خنده که:
-         پاشو بچّه برات کفش و پیرهن نو خریدم. 
 

 

نظرات

 نام:
 *نظر: