امروز  سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
کاشانی‌ها از ترس عقرب روی زمین نمی‌خوابند
۱۳۹۵/۰۱/۱۷ تعداد بازدید: ۷۵۵
print

 تیتر: کاشانی‌ها از ترس عقرب روی زمین نمی‌خوابند ....

محمّدجواد شکوری
تصویرگر: حسن نوزادیان
 
 
مقدّمه
آدام اولئاریوس (زادة 16 اوت 1603 ـ مرگ 22 فوریة 1671)، پژوهشگر، ریاضی‌دان، جغرافی‌دان و کتاب‌دار آلمانی بود. او از راه روسیه و دریای مازندران به سوی ایران رهسپار شد. در 14 نوامبر 1636 به دربند رسید. سپس به شماخی رفت و سه ماه در آن‌جا ماندگار شد. بعد از آن به اردبیل، سلطانیه و قزوین رفت تا سرانجام در سوم اوت 1637 به اصفهان ـ پایتخت آن زمان ایران ـ رسید.  او در ایران به دربار راه یافت، ولی چون میان او و سفیر، ستیزه‌ای پدید آمد، از گروه سفارت جدا شده و به خدمت روس‌ها درآمد و چون در آینده آن سفیر را، «دوک هولشتاین» ـ فریدریک سوم ـ مجازات نمود، اولئاریوس به میهن بازگشت و شرح سفرش را به لاتین نگاشت.
کتاب اولئاریوس آگاهی‌های ارزشمندی از روزگار ایران پس از پادشاهی شاه‌عبّاس اوّل بر جای گذاشته است و به دلیل اهمیّتی که داشته، به زودی به فرانسوی و انگلیسی هم ترجمه شده بود.
نوشته‌های اولئاریوس از جهت بی‌طرفی نویسنده و نیز پژوهنده‌بودنش، آگاهی‌های سودمندی را در سنجش با دیگر سفرنامه‌های آن روزگار بر جای گذاشته است. او به زبان فارسی و در مدّت اقامت خود در ایران، با ادبیّات کلاسیک فارسی آشنا شد و به خصوص گلستان سعدی را بسیار جالب یافت و نسخه‌ای از آن را همراه برد. چند سال بعد که شاه صفی، هیأتی نزد دوک هولشتاین فرستاد، اولئاریوس زمان را مغتنم شمرد و با کمک یکی از اعضای هیأت به نام «حق‌وردی» ـ که مردی ادیب و دانشمند بود ـ به ترجمة گلستان به زبان آلمانی پرداخت و آن را در سال 1654 م . تحت عنوان «گلستان ایران» منتشر کرد. این نخستین شاهکار ادبی ایرانی است که به زبان آلمانی ترجمه شده است. این ترجمه در آن عصر چنان مورد پسند و توجّه مردم آلمانی‌زبان شد که در مدّت کوتاهی بیش از 20 بار تجدید چاپ شد. همچنین استقبال مردم آلمان از ترجمة گلستان باعث شد که اولئاریوس به ترجمة بوستان سعدی و داستان‌های لقمان حکیم هم مبادرت ورزد که آن‌ها را هم با کمال استادی و مهارت انجام داد و به طبع و نشر آن‌ها اقدام نمود. نکتة درخور اهمیّت دیگر اینکه «گوته»، شاعر آلمانی، در یادداشت‌هایش بر کتاب «دیوان شرق و غرب»، اولئاریوس را با عنوان مرد ممتاز، ستوده و «مونتسکیو» ـ یکی از متفّکران سیاسی فرانسه در عصر روشنگری ـ از ترجمة فرانسوی کتاب او بهرة فراوان برده است.
 
ورود به کاشان و شمّه‌ای از دیدنی‌های آن
«چون صبح خیلی زود و پس از طلوع آفتاب به شهر کاشان نزدیک شدیم، به ناچار مدّت دو ساعت در نقطه‌ای واقع‌ در چهار میلی شهر توقّف کردیم تا داروغة کاشان به استقبال بیاید. داروغه به اتّفاق پنجاه سوار و چند اسب اصیل که روی آن‌ها پوست انداخته بودند، در حالی‌که شیپورچی‌ها و طبّال‌ها می‌نواختند، به ما خوش‌آمد گفت. جلوی دروازة شهر دو گاو نر بزرگ هندی را که به گردن آن‌ها زنگ بسته و با پَر، آرایششان کرده بودند، برای تماشا آوردند. کاروان ما را به خانه‌های بزرگ و زیبایی در داخل شهر که اتاق‌‌هایی مرتّب و مجهّز داشتند، هدایت نمودند. داروغة کاشان موقعی که شاه‌صفی در زمان پدربزرگش، شاه‌عبّاس به طور مخفی و در گوشه‌ای منزوی زندگی می‌کرد، در خدمت و غلام او بود و سام‌میرزا که پول نداشت، ناچار شد غلام خود را به قیمت 15 تومان بفروشد، ولی بعداً که بر تخت سلطنت نشست، غلام را دوباره خریداری کرده و او را آزاد نمود و با درجة سلطانی به خدمت دیوانی درآورد و حالا او را داروغة شهر بزرگ کاشان کرده بود».
آن‌چه بیش از همه در سفرنامه اولئاریوس جلب توجّه می‌کند، توضیح کامل او و دقتّش در بارة شهرها یا دهکده‌هایی است که از آن‌جا عبور کرده، یا مدّتی را در آن مکان‌ها ساکن بوده است. بیشتر توجّه نویسنده معطوف است به بررسی ساخت و ترکیب‌ خانه‌ها و وضع معیشتی مردمان آن منطقه. در مواردی نیز به ذکر تاریخچة مختصری از شهر مورد نظر و یادآوردن نام‌های باستانی و جاری شهر می‌پردازد؛ چنان‌که گویا او صرفاً مأمور شده است تا در بارة نوع ساختمان‌ها و وضعیّت زندگی ایرانیان به طور کامل مطالعه کند. حتّی در بعضی موارد افسانه‌ها یا داستان‌‌هایی را نیز که مردمان یک شهر دربارة آن منطقه و یا موضوع و مراسمی در شهر خود برای او نقل می‌کنند، می‌آورد:
«کاشان مستطیل ‌شکل بوده و از مشرق به مغرب امتداد دارد و طول آن در حدود نیم فرسخ است. دور تا دور شهر را دیوار و حصاری گِلی فرا گرفته و دارای زمین مسطّح و مزارع حاصل‌خیز وسیع است. جلوی دروازة سمت راست شهر، میدان وسیعی است که در کنار آن، دو قصر تفریحی سلطنتی واقع شده است؛ یکی از آن‌ها مشرف به جادّه و دیگری در وسط باغ زیبا و بزرگی قرار گرفته است. قصر دوم دارای در و پنجره‌های زیادی است که به طرف گالری‌ها و ایوان‌های متعدّد آن باز می‌شود. این قصور را سلاطین صفوی برای اقامت خود ساخته و موقعی که به کاشان می‌آیند، در آن‌ها به سر می‌برند».
اولئاریوس با دقّت و موشکافی تمام، به هر نقطه‌ای از خاک ایران که پا نهاده، هر آن‌چه را که در محیط اطرافش مشاهده نموده، به ثبت رسانده است. دقّت زیاد او در ثبت جزییات، از سفرنامة او یک منبع نسبتاً کامل راجع به ایران عصر صفوی و آداب و رسوم و آیین‌های مردمی آن دوران ساخته است. آن‌چه که در این میان بیش از همه برای نویسنده مهم و جالب توجّه بوده است، به دست‌دادن تاریخچة شهرها و شکل و ترکیب ظاهری شهر و ساختمان‌های آن، وضع معیشتی مردم و راه‌های کسب درآمد آن‌هاست:
«کاشان یکی از پرجمعیّت‌ترین و مهم‌ترین شهرهای تجارتی ایران به شمار می‌رود و به همین جهت علاوه بر خانه‌های بزرگ و مجلّل، دارای کاروان‌سراهای بزرگ و متعدّد، یک بازار فوق‌العاده زیبا و تماشایی و یک میدان است که دور تا دور آن ساختمان‌های دو طبقه و طاق‌نمادار ساخته شده و از این نظر در تمام شهرها بی‌نظیر است. در حجره‌های این کاروان‌سراها و بازار و میدان، در کنار تجّار ایرانی، بازرگانان خارجی و مخصوصاً هندی مشغول تجارت و داد و ستد هستند. صنعتگران کاشان به خصوص زرگرها و ابریشم‌باف‌های آن، شهرت دارند و در دکّان‌های باز خود جلوی مشتریان کار کرده و هنر خود را عرضه می‌نمایند. 
نظرات

 نام:
 *نظر: