گلسا آزما

عکّاس: سمانه خدادادی

 

به طولانی‌ترین شب سال معروف است و ایرانیان نیز به همین واسطه گرد هم می‌آیند تا شب را در نبرد با تاریکی در کنار هم سپری کنند و طلوع دوبارة خورشید را جشن بگیرند. امّا برای کسانی که یلدای امسال را در هتل قصر سپری کردند، نه خبری از تاریکی بود و نه بلندی! این شب طولانی و تاریک با برنامه‌های مفرّحی که زیر چلچراغ‌های قصر اجرا شد،کوتاه‌تر و روشن‌تر از هر شبی می‌نمود.

امسال هتل بین‌المللی قصر الماس برای دومین بار پیاپی میزبان برگزاری جشن یلدا بود و همچون سال گذشته با استقبال بی‌نظیر مسافران و مجاوران رو‌به رو شد. این استقبال را می‌شد از انبوه ماشین‌های صف کشیده جلوی در ورودی حدس زد. چنان‌که هنوز عقربه‌های ساعت به هشت نرسیده بود، میهمانان به پیشواز شب یلدا رفته و در لابی هتل منتظر آغاز مراسم بودند. جمعی با عکس‌گرفتن کنار سفره‌ای که با گل‌آرایی و میوه‌آرایی به زیبایی تزیین شده بود، ضمن ثبت اوّلین پلان‌های خاطره‌انگیز یلدا در هتل قصر، خودشان را سرگرم می‌کردند. مدیران هتل برای جلوگیری از ازدحام بیشتر، تصمیم گرفتند درهای تالار را قبل از ساعت مقرّر باز کنند و مهمانان را به آغاز جشن فراخوانند.

 

 

وارد تالار که می‌شدی میزی به بلندای شب یلدا از انواع اطعمه و اشربه نگاه‌ها را به خود جلب می‌کرد. بیش از 25 نوع غذا و انواع دسر، سالاد، میوه، آجیل و شیرینی روی این میزخودنمایی می‌کرد، امّا بیش از همه برّه‌ای کباب شده که تمام قد روی میز ایستاده بود و با سبزیجات مختلف تزیین شده بود، مردم را وامی‌داشت تا پیش از خوردن، عکسی یادگاری با او بگیرند. کم کم بقیّة میهمانان نیز از راه ‌می‌رسیدند و هر یک پس از انتخاب میز، شب‌چره‌ای از انواع غذاها برمی‌گزیدند و شامشان را همراه با موسیقی ملایمی که در فضا طنین‌انداز شده بود، سرو می‌کردند. امسال در کنار غذاهای سنّتی چون باقالی پلو با گوشت، شیرین‌پلو، انواع خورشت و کباب، بخش غذاهای فست‌فودی نیز به منو اضافه شده بود تا همة افراد در هر سن و سلیقه‌ای راضی به میز خود بازگردند و متناسب با سلیقة خود میزشان را بیارایند.

ساعت 9 و نیم شب بود که مجری پشت تریبون رفت و آغاز برنامه‌ها را از رادیو هتل بین المللی قصر الماس اعلام کرد. پس از تلاوت قرآن و سرود ملّی، «مقدّم»، مجری توانمند صدا و سیما که اجرای این برنامه را به عهده داشت، تلاش کرد با به نمایش گذاشتن بخش‌های مختلف، نظر مساعد تماشاچیان را جلب کند. هرچند که بخشی از تماشاچیان به محلّ استقرار وی، صدای بلندگوها و برخی از شوخی‌های تمسخرآمیز او نسبت به بانوان اعتراض داشتند، در کل برگزاری مسابقات متنوّع برای قشرهای مختلف از جمله کودکان، نوجوانان، آقایان، خانم‌ها و زوج‌های جوان همراه با جوایز ارزشمند، پخش آهنگ‌های متنوّع و شوخی‌ و لطیفه­های جالب و... توانست مورد توجه عدّة زیادی از حاضران قرار گیرد و اوقات خوشی را برای آنان رقم بزند.

در میان بخش‌های مختلف برنامه هرازگاهی خانم سروش با حافظ‌خوانی و ارائة اطّلاعات فرهنگی و تاریخی دربارة یلدا بر غنای برنامه می‌افزود. «امشب، یلداست. عید تولّد مهر یا میترا و باز زاده شدن خورشید. نیاکان ما شب یلدا را به صرف اینکه بلندترین شب سال است گرامی نمی‌داشتند، بلکه مناسبت این شب زنده‌داری جدال با تاریکی بوده است تا خورشید طلوع کند و صبح بدمد و جشن بگیرند. بنابراین شب یلدا نه با شب و تاریکی که با روز و خورشید نسبت دارد و به همین خاطر روز بعد را «خور روز» می‌نامند». و باز در جایی دیگر می‌گفت: «یلدا برگرفته از واژه­ای سریانی به‌ معنای زایش است و شب چلّه هم که مترادف شب یلداست از آن روست که چهل روز اوّل زمستان را «چلّة بزرگ» و بیست روز بعد از آن را «چلّة کوچک» نامیده‌اند. خانواده‌های ایرانی در شب یلدا، معمولاً شامی فاخر و همچنین انواع میوه‌ها و رایج‌تر از همه هندوانه را مهیّا و دور هم سرو می‌کنند. پس از سرو تنقّلات، قصّه‌گویی بزرگان خانواده برای دیگر اعضای فامیل و همچنین فال‌گیری با دیوان حافظ رایج است». سپس تفألی به حافظ می‌زد و غزلی برای حاضران می‌خواند.

 

                                                                        *****

خانوادة هفت نفرة «برزنده»، یلدای امسال را نیز مانند سال‌های قبل میهمان بزرگ­تر خانواده بودند، امّا با سبکی متفاوت؛ امسال پدربزرگ همة اعضای خانواده را به هتل قصر دعوت کرده بود تا در محیطی متفاوت یلدا را جشن بگیرند. نحوة آگاهی این خانواده از برنامة یلدا، کانال تلگرام بوده است. تنوّع و کیفیّت غذاها، سرویس­دهی عالی و نحوة برخورد مناسب پرسنل و همچنین قیمت خوب، از جمله نکات مثبتی است که توجّه خانوادة برزنده را جلب کرده است. تنها نکته‌ای که در نظر آنان می‌شد بهتر باشد، کیفیّت برنج است.

امیر رحیم‌زاده، داماد خانواده به عنوان اوّلین فرد صحبت را دست می‌گیرد و ضمن تشکّر از پدربزرگ به خاطر این میزبانی سخاوتمندانه‌اش می‌گوید: «ما معمولاً یلداها را میزبان بزرگان خانواده هستیم و امسال پدربزرگ همسرم ما را به هتل قصرالماس دعوت کردند که شبی خاطره‌انگیز برایمان رقم زد». او ادامه می‌دهد: «البتّه یک سال دیگر هم به هتل قصرطلایی رفته بودیم، امّا سبک و سیاق برگزاری جشن در آن­جا بسیار متفاوت بود. جشن هتل قصر طلایی جشنی خودمانی و خلوت بود، ولی در این­جا حضور جمعیّت انبوه حس و حال بهتری دارد و بیشتر به یلدا و دورهم‌نشینی‌هایش معنا می‌دهد». رحیم‌زاده همچنین از آقای مقدّم به عنوان مجری توانمند یاد کرد و گفت: «آقای مقدّم مجری قابلی است و توانسته جوّ خوبی ایجاد کند، امّا دو گلایه به کار ایشان وارد است؛ اوّل اینکه این نوع اجراها به نمایش‌های روحوضی معروف است و معمولاً مجریان در جایی بالاتر می‌ایستند تا به همه جا تسلّط داشته و حاضران نیز بتوانند به خوبی آن‌ها را ببینند، امّا در این­جا مجری دم در ایستاده و هیچ دیدی نسبت به او وجود ندارد. دومین گلایه‌ام به صدای بالای بلندگوهاست که در مواردی گوش‌خراش می‌شود و اجازه نمی‌دهد کسی خلوت خانوادگی‌اش را داشته باشد و کلامی ردّ و بدل کند». امیر در تعریف یک خاطرة کوتاه از یلدهای گذشته می‌گوید: «سال پیش در خانه قورمه درست کردند. خیلی پر دنبه بود هیچ کس نخورد»!

پریا، نوة خانواده نیز ضمن تشکّر از مدیریت هتل به خاطر برنامه‌های تدارک دیده شده گفت: «به ما گفته بودند برنامه‌ها از ساعت 8 شروع می‌شود و ما هم بر همان منوال دو دقیقه مانده به هشت در هتل بودیم تا به شلوغی نخوریم، امّا وقتی رسیدیم متوجه شدیم کسانی زودتر از ما رسیدند و بیشتر صندلی‌ها پر شده است. به سختی گشتیم و در نهایت توانستیم این میز را پیدا کنیم. اوّل می‌خواستیم از مدیران هتل به خاطر اعلام نادرست زمان برنامه گلایه کنیم، امّا بعد متوجه شدیم در طبقة پایین هم جا برای نشستن هست و مدیران برای کنترل جمعیّتی که زودتر آمده بودند، برنامه را زودتر آغاز کردند. یک نکتة دیگر که جای تشکّر دارد این است که شارژ غذاها تا آخر شب بود».

پدربزرگ، بزرگ­تر خانواده و میزبان جمع در ابتدا یادی از یلداهای قدیم می‌کند: «بهترین یلدایی که داشتم، یلدای دو نفره در اوّلین سال پس از ازدواج همراه با همسر عزیزم بود. حدود سال 50 بود و من آلاگارسون کرده بودم و همسرم میزان‌پلی! زیر کرسی نشستیم و هرچه داستان از کودکی داشتیم برای هم گفتیم و تا صبح خندیدیم. آن زمان مثل حالا فراوانی میوه در تمام ایّام سال نبود. هندوانه‌هایمان ترش و پوک بود و انارها هم به همین شکل، ولی محبّت و گرمای خانواده باعث می‌شد همان‌ها هم در نظرمان خوشمزه بیاید. بهترین غذایمان در شب‌های یلدا پلو بود. چنانکه این شب به صورت محسوسی بوی پلو در کوچه‌ها می‌پیچید. خورشت هم معمولاً قیمه بود و قورمه‌سبزی. دیگر کسی که خیلی شاهانه غذا می‌پخت، بوقلمون می‌گذاشت. پدربزرگ به طور کلّی از برنامة امشب راضی است و همین که توانسته بچّه‌ها و نوه‌هایش را کنار هم جمع کند، خوشحال است.

 

                                                               *****

خانواده‌های جاجرمی و رزانزلو دو دوست 20 ساله هستند که امسال یلدا را کنار هم جشن گرفته‌اند. هر خانواده امشب میزبان و میهمان خودش است و این شیوه‌ای است که این دو خانواده برای تداوم دورهم‌نشینی‌هایشان برگزیده‌اند. خانم جاجرمی می‌گوید: «دنگی دونگی! از قدیم گفته‌اند این بهترین شیوه است چرا که نه زحمت و هزینه به پای یک خانواده است که هزینه‌ها سنگین شود و دور هم نشینی‌ها کمرنگ، نه نیاز است مزاحم کسی در خانه باشیم و یک نفر دائم مجبور به تعارف و پذیرایی و ظرف شستن و میز چیدن باشد و از یلدا چیزی نفهمد. با این روش همه دور هم جمع شدیم و می‌گوییم و می‌خندیم و به یک اندازه از شب‌نشینی لذّت می‌بریم. چه چیزی بهتر از این»؟ از میان انبوه غذاها «هویج‌پلو» بیشتر از بقیّه نظر این دو خانواده را جلب کرده است؛ به طوری چندبار پیاپی آن را با واژة «عالی» توصیف می کنند. پدر خانوادة رزانزلو امّا از گوشت بره ناراضی است و می‌گوید به خوبی پخته نشده بود. خانم جاجرمی که سال گذشته هم در برنامة یلدای هتل قصر شرکت داشته، امسال خانوادة دوست قدیمی‌اش را هم با خود همراه کرده است. او می‌گوید: «من پارسال هم آمده بودم و چون کیفیّت غذاها و برنامه خوب بود، امسال دوستانم را هم دعوت کردم». او که سال گذشته از طریق آگهی روزنامه از برنامه مطّلع شده بود، امسال پیش از شروع تبلیغات اقدام به رزرو جا کرده بود.

خانوادة رزانزلو که 24 سال پیش از قزوین به مشهد نقل مکان کرده‌اند، هنوز خود را در این شهر غریب می‌دانند و از آن‌جا که خانواده‌ای در مشهد ندارند یلدا را کنار دوستانشان جشن می‌گیرند. آقای رزانزلو در تعریف از یلداهای قدیم می‌گوید: «بچّه که بودم، شب­های یلدا همة فامیل به خانة ما می‌آمدند. به همین خاطر خدا بیامرز پدرم یخچالی مخصوص هندوانه و خربزة شب چلّه تهیّه کرده بود و از تابستان هندوانه را برای شب یلدا در یخچال می‌گذاشت تا وقتی فامیل می‌آیند بتواند هندوانة خوب جلوی آن‌ها بگذارد». خانم جاجرمی هم از صحبتش با قصرنامه به عنوان یکی از خاطرات خوب یلدا یاد می‌کند و می‌گوید: «همین که شما با ما صحبت کردید تبدیل به یک خاطرة خوب شد که مسلّماً هرسال از آن یاد خواهیم کرد».

وقتی از خانم جاجرمی می‌پرسیم یلدا یعنی چه، پاسخ می‌دهد: «ما ایرانی‌ها دنبال بهانه می‌گردیم تا دور هم خوش بگذرانیم. یلدا هم یکی از همین بهانه‌هاست. دیگر بقیّه‌اش مهم نیست! اینکه می‌گویند از نظر علمی یک دقیقه بلندتر از شب‌های دیگر است به نظر من اهمیّتی ندارد و بهانة اصلی آن دور هم بودن و خوش گذراندن است».

از نظر این دو خانواده بخش شکم نسبت به سایر بخش‌ها می‌چربید. خانم رزانزلو می‌گوید: «مسلّماً شکم از همه چیز واجب‌تر است»! او ادامه می‌دهد: «البتّه من آدم شکمویی نیستیم، ولی امشب خیلی گرسنه بودم و با دیدن این همه غذای رنگ و وارنگ گرسنه‌تر هم شدم و غذا حسابی به من چسبید».آن‌ها در کل از یلدا در هتل قصر راضی‌اند.

این دو خانواده در پایان از یلدا به عنوان فرصتی برای جذب گردشگر یاد می‌کنند و برای آن تنها یک پیش شرط می‌گذارند وآن هم تبلیغات است. خانم جاجرمی می‌گوید: «برای این‌کار باید از دو ماه قبل شروع به تبلیغات کنیم؛ به خصوص در فرودگاه‌های کشورهای همسایه؛ چرا که آن‌ها نسبت به اروپایی‌ها بیشتر با یلدا آشنایی دارند. همچنین می‌توانیم اعلام کنیم که مثلاً در فلان شهرها، فلان هتل‌ها و رستوران‌ها برنامه‌های دورهمی دارند؛ مثلاً هتل قصر می‌تواند اعلام کند ما در مشهد چنین جشنی را برگزار می‌کنیم. برای این کار البتّه باید کیفیت برنامه‌ها را هم کمی بالاتر ببریم و یلدا را سنّتی‌تر برگزار کنیم».

در پایان پدر خانواده به تبلیغات محصولات خشکبار خود در نزدیکی هتل قصر می‌پردازد و می‌گوید: «ضمناً اگر سوغات هم برای مسافران می‌خواهید ما در خدمتتان هستیم. در نزدیکی هتل قصر بهترین جنس را با پایین‌ترین قیمت عرضه می‌کنیم». او تنها نکته برای تشخیص زعفران خوب را درشت بودن آن عنوان می‌کند و می‌گوید: «زعفران خوب باید قلم‌دار و درشت باشد. سرگل زعفران که اصطلاحاً به آن نگین می‌گویند، بهترین قسمت زعفران است».

                                                                        ******

مادربزرگ، مادر، خواهر و برادران و عروس‌‌خانم‌ها، جمع خانوادة 13 نفرة هامونی را تشکیل می‌دهند؛ خانواده‌ای که امشب همه میهمان مادر خانواده هستند. او که معتقد است «یک شب هزار شب نمی­شه» امشب همة خانواده را میهمان قصر کرده است. آن‌ها نیز از طریق کانال تلگرام از وجود چنین جشنی مطّلع شدند و فوراً نسبت به ثبت‌نام اقدام کردند.

به رسم احترام، مادربزرگ آغاز کنندة سخن است. او از تنوّع غذاهای امشب راضی است، امّا چیزی که بیشتر از همه نظرش را جلب کرده، شیرین پلو است. او که خود استاد طبخ شیرین‌پلو است، می‌گوید: «مدّت‌ها بود چنین شیرین پلویی نخورده بودم. ما خودمان استاد شیرین پلوییم. چندسالی است هرجا شیرین پلو خوردم کم ملات بوده و به دلم ننشسته، ولی این شیرین پلو واقعاً خوب و خوش طمع بود».

مادربزرگ که یلداهای زیادی را پشت سر گذاشته، از امسال به عنوان یک شب خاطره ساز یاد می‌کند و می‌گوید: «به محض ورود، با دیدن پرده‌های هتل قصر به یاد خانة پدربزرگم افتادم. او هم در خانه‌اش پرده‌هایی مخمل به همین رنگ داشت. با دیدن این پرده‌ها یاد یلداهای قدیم برایم زنده شد. یادش به خیر وقتی هم تازه عقد کرده بودم، روی دو طبق برایم میوه و کادو آوردند. هنوز خوب خاطرم هست کادو یک پیراهن سرخ‌آبی زر بافت که تازه مد شده بود آوردند».

این خانواده معتقد است با اجرای برنامه‌های شاد و مفرّح می‌توان توریست‌های زیادی را جذب یلدا کرد و به همین واسطه آنان را با فرهنگ غنی ایرانی آشنا کرد. پسر بزرگ خانواده می‌گوید: «سال گذشته خاله‌های مادرم که مدّت‌هاست در امریکا زندگی می­کنند، شب یلدا کنارمان بودند. آن‌ها از شوق و علاقة خارجی‌ها نسبت به فرهنگ ایرانی برایمان می‌گفتند».

                                                               ******

سرآشپز هتل قصر که سال گذشته هنگام صرف غذا در سالن‌ها قدم می‌زد، امسال به دلیل مشغله، بیشتر وقتش را در آشپزخانه بود. به دنبال گفتگو با وی راهی آشپزخانه شدیم. با اینکه تقریباً ساعت سرو غذا تمام شده بود، هنوز آشپزها مشغول دیزاین و سرویس‌دهی بودند. محمّد بلوکی، سرآشپز توانمند هتل قصر نیز ضمن نظارت بر کار آشپزها، خودش هم گوشه‌ای از کار را گرفته بود. او می‌گوید: «امسال نسبت به پارسال خیلی شلوغ‌تر شده است و من هم مجبور شدم  به دوستان و همکارانم کمک کنم تا بتوانیم در کنار هم غذاها را آن­طور که شایسته و در شأن میهمانان است، آماده کنیم». شب یلدا برای بلوکی و سایر همکارانش از ساعت 10 آغاز شده بود. او می‌گوید: «برای پخت 25 نوع غذا از ساعت 10 صبح شروع به کار کردیم و ساعت 7 کار پخت و پز تمام شد. بعد از آن نوبت به تزیین غذاها رسید که بخش مهمّی از کار ماست».

باقالی پلو با گوشت غذای مورد علاقه سرآشپز هتل است. با این حال او از همة غذاها به عنوان سفارش سرآشپز یاد می‌کند. از او در خصوص راز خوشمزگی «شیرین پلو» می‌پرسیم و نظر میهمانان در خصوص تک بودن این غذا را با وی در میان می‌گذاریم که در جواب می‌گوید: «هتل قصر باید در مشهد تک باشد. البتّه این سرآشپز باسابقه نسبت به انتقادها هم با خشوع برخورد می‌کند و در جواب انتقاد یکی از میهمانان در خصوص کباب برّه می‌گوید: «چشم. سعی می‌کنیم از سال‌های بعد بهتر باشد تا نظر همة میهمانان را جلب کنیم».

سرآشپز فضای آشپزخانه را این‌چنین شرح می‌دهد: «در آشپزخانه 7 آشپز به همراه بنده و 9 کمک آشپز از صبح مشغول تدارک غذاها بودیم. با وجود اینکه تعداد میهمانان 700 نفر اعلام شده بود، ما برای 900 نفر تدارک دیدیم تا مبادا غذا کم بیاید. چنانکه اگر تا ساعت یک بامداد هم میهمان می‌آمد ما می‌توانستیم به نحو احسن از او پذیرایی کنیم. جهت رفاه میهمانان بوفه را هم در دو سالن پایین و همکف چیدیم تا غذا به راحتی در دسترس همگان باشد».

محمّد بلوکی که یلدای امسال را نیز جهت سرویس­دهی به میهمانان هتل قصر دور از خانواده سپری کرد، می‌گوید: «همین‌که میهمانان خوشحال باشند، ما هم خوشحالیم».

                                                                       *****

قاسمی، مدیر رستوران‌های هتل قصر می‌گوید: «از حدود دو ماه پیش برنامة رزرو و تبلیغات به وسیلة شبکه‌های اجتماعی، سایت هتل و روزنامة خراسان آغاز شد، امّا به دلیل استقبال کم تا یک ماه پیش و همچنین بالا بردن قیمت نسبت به سال گذشته، فکر می‌کردیم امسال برنامه پا نگیرد تا اینکه از 5 روز پیش تقاضا به شدّت بالا رفت و ناگهان ظرفیّت پر شد؛ به طوری که امروز ناچار شدیم به خیلی‌ها جواب منفی بدهیم و سایت را ببندیم». وی از پیش‌بینی ابتدایی 600 نفره خبر می‌دهد که به دلیل افزایش تقاضا به 700 نفر هم رسید.

قاسمی تعداد دعوتی‌های امسال دکتر سزاوار را با افزایش چند برابری نسبت به سال گذشته 350 نفر عنوان می‌کند و می‌گوید: «امسال دکتر سزاوار تعداد بیشتری از دوستان و همکارانشان را دعوت کردند و تقریباً تعداد میهمانان و دعوتی‌ها دو نیمة برابر شد».

تجربة برگزاری آبرومند جشن یلدا در سال گذشته به مدیران کمک کرد امسال این جشن را به دور از هرگونه استرسی برگزار کنند. قاسمی می‌گوید: «پارسال چون سال اوّل بود، میزان استرسمان خیلی بیشتر بود، ولی امسال اصلاً استرسی در پذیرایی نداشتیم. فقط با توجّه به بالا رفتن تعداد میهمانان نگران کمبود جا بودیم. با اینکه 700 صندلی دقیقاً به تعداد میهمانان چیدیم، امّا نگران بودیم که مبادا خانواده‌های دو نفره سر میز شش نفره بنشینند و جا کم بیاید. خدا را شکر با مدیریت مناسب مشکلی پیش نیامد و همه راضی بودند». 

قاسمی تدارکات لازم برای برگزاری چنین جشن مفصّلی را در یک لیست بلند بالا اعلام می‌کند و به طور خلاصه می‌گوید: «در یک کلام بگویم برای اینکه چنین جشنی با این تعداد میهمان آبرومند برگزار شود، حتّی پیش بینی بطری نوشابه هم کردیم. چرا که دستگاه نوشابه چند روزی است که بگیر نگیر دارد و گاهی کار می­کند و گاهی نه. از آن­جا که امروزه مردم به شدّت به نوشابه عادت کرده‌اند و اگر نباشد غذا بهشان نمی‌چسبد، حدود 700 بطری نوشابه تهیّه کردیم و در سردخانه گذاشتیم تا اگر دستگاه خراب شد، میز را با بطری نوشابه شارژ کنیم».

قاسمی در پایان توضیحی نسبت به گلایة بعضی از میهمانان نسبت به زودتر برگزار شدن جشن می‌دهد و می‌گوید: «ما زمان آغاز برنامه را 8 اعلام کرده بودیم، امّا امسال هم مانند سال گذشته جمعیّت زودتر آمده بودند؛ به نحوی که یک ربع مانده به هشت ازدحام جمعیّت در لابی هتل زیاد شده بود. به همین خاطر به همکاران گفتم میز شام را بچینند و در را باز کنند. بعضی‌ها هم شاکی شده بودند که چرا زودتر باز کردید، ولی اگر می‌خواستیم بیشتر از این صبر کنیم تجمّع در لابی زیاد می‌شد و لحظة ورود مشکل‌ساز می شد. چون پارسال این شیوه جواب داد، امسال هم از تجربة سال گذشته استفاده کردیم و در را باز گذاشتیم تا میهمانان کم کم وارد شوند و از خودشان پذیرایی کنند».

قاسمی تعداد همکاران تدارکات برای خدمت‌رسانی در این شب را 66 نفر عنوان کرد و گفت: «در رستوران 30 نفر، آشپزخانه 17 نفر، آماده‌سازی 15 نفر و در قسمت فست فود هم که امسال اضافه شده بود 4 نفر مشغول به کار بودند».

مدیر رستوران‌های هتل قصر از تصمیم ابتدایی برای تهیّة 30 نوع غذا خبر می‌دهد و می‌گوید: «حدود 2 ماه پیش، دکتر سزاوار فهرستی از 30 نوع غذا به ما دادند، امّا بعد در جلسة مشترک به این نتیجه رسیدیم که تعداد غذاها را کمتر کنیم و در عوض بر کیفیّت آن بیافزاییم. بنابراین در نهایت 25 غذا انتخاب شد و نوع برخی از غذاها از جمله کباب برّه هم تغییر کرد». وی افزود: در ابتدا کباب برّه جزء لیست نبود، امّا وقتی تعداد کمتر شد توانستیم آن را هم در فهرست نهایی بگنجانیم. امشب 3 برة کامل سر میز آوردیم».